ظرفی برای ایده های من و من

این سایت بیشتر برای انتقال تجربه های من به عنوان دانشجوی ارتباطات و یکسری تجربه های زندگی ام برای پیدا کردن الماس درونم زده شده.

ظرفی برای ایده های من و من

این سایت بیشتر برای انتقال تجربه های من به عنوان دانشجوی ارتباطات و یکسری تجربه های زندگی ام برای پیدا کردن الماس درونم زده شده.

سلام
خیلی خوش اومدینننن!!!
اینجا بلاگ یه دختری هست که می خواد یه مقدار از تجربه هاش بنویسه
یه سری تجربه ها از پیدا کردن الماس درونم براتون به اشتراک می گذارم؛ماها خیلی وقتا اصلا واقعیت رو نمی فهمیم یا خیلی دیر می فهمیم
یه آدم که علاقه مند به خودشناسی و طبیعت گردیه.
همراه باشید باهام بیاید به این سفر باهم ادامه بدیم.. .
فاطمه فرشته حامدی

  • ۰
  • ۰

به نام خدا
 

مستند "ضد" در مورد حیوانات خانگی و تغییر و اصلاح نژادی آنها و اینکه به تجمل گرایی تبدیل شده و آلودگی ها را هم بیشتر کرده و یکسری از سگ ها که نازتر و زیباتر هستند رو انسان ها بیشتر دوست دارند و سبب ظلم به سایر حیواناتی که جذابیت ظاهری ندارند، شده.
در کل وقتی به موضوع اهلی کردن و نگهداری حیواناتی چون شیر و پلنگ می رسیم، می فهمیم که انسان ها دارند حیوانات خانگی رو از زندگی طبیعی و زندگی وحشی شون دور می کنند و بعضی از حیوانات انزواطلب هستند و بعضی اجتماعی هستند و یک الگوی مناسب برای هرکدام رعایت نمی شود؛ و نکته ی بعدی عقیم کردن حیوانات خانگی هست که دوستداران محیط زیست به کنایه می گویند: "اگر صاحبان حیوانات میل به آوردن فرزند ندارند، دلیل نمی شود این تصمیمشان را به حیوانی که به عنوان فرزند قبول کردند، تحمیل کنند".


انتقاد من به این مستند این بود که رویه اش 1،2،3،4ی بود؛ مثلا یکهو جوری از ظلم به سگ ها حرف زد انگار که خیلی دغدغه دارد؛ ولی این علاقه مندی اش را اصلا اصلا از اول مطرح نمی کند؛ یعنی در اولین برداشت، کوچک ترین حس دلسوزی خودش، و احساسات شخصی و دغدغه مندی های واقعی اش را نشان نمی دهد و هرچه هست، حقیقتا همان زدن و ضدیت علیه جو حاکم است و حتی هیچ مدل شناخت، دانش، فهم، و نزدیکی [حداقل] نسبت به این مسئله و راستش را بخواهی خیلی خیلی طلبکارانه در حال گفتن این مطلب بودند که این حیوانات چی هست که در حال نگهداری از آن هستید و از تاریخچه ی آن می گفت که انسان

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

باباجون

باباجون هم آدم جالبی ست. از اینکه صدای اذان موبایلش خیلی بیشتر از یک حد عادی ست، متعجب می شدم و راستش را بخواهی دلم نمی خواست اینطور باشد و گاهی بعضی از عزیزان دل خودم مسخره اش کنند. اما واقعیت دارد؛ واقعیت است که باباجون گوش هایش سنگین است ،و دوست دارد اذان را گوش بدهد، دوست دارد اذان پخش شود ،و آن به گوشش برسد و بفهمد اذان شده.

راستش همین لحظه که ثانیه ی اذان است، یک مقدار یک جوری شدم.
#باباجون
#اذان
#صدای_گوشی_باباجون

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

عشق!

به نام خدا رحمان

فاطمه ام. از کسالت و به هم ریختگی خودم حالم به هم می خوره و حالا در سن 23-24 سالگی تصمیم گرفتم عاشق باشم. آری؛ حتما سوال می پرسید که کسالت و بی هم رختگی کم ویژگی هایی بود که تو می خواهی عاشقی را هم به آن اضافه کنی؟! باید بهتان جواب بدهم که راستش از نظرگاه من، عاشقی یک چیز طبیعی نیست و کاملا روند زندگی آدم ها را تغییر می دهد. چرا آدم ها باید آنقدر احمق و خر باشند که عاشق هم باشند؟! راستش من تا دیروز اصلا متوجه نبودم؛ ولی حالا می توانم با اطمینان بگویم که عاشقی خیلی خیلی خر(همان به معنای خریت بخوانید) و حماقتی ست.

یکی عاشق پول می شود، یکی عاشق کاوایی و تصاویر عجیب و غریب فانتزی، یکی اینستاگرام، یکی فیلم و سریال های کره ای یا امریکایی، یکی ممکن است بگردد و بگردد و بگردد و وقتی چیزی عجیب و غریب تر از سه مجسمه ی میمون در مالی آفریقا پیدا نکند، عاشق آن بشود و جالب اینکه همه هم برای آن بهانه هایی می سراییم و به آن ایمان داریم؛ چرا که ما را از افسردگی مضمن نجات داده و راه نجاتی برای فلان وضعیت بوده، و فکر اصلا خالی نمی شده تا آن را دیده ایم و تا دیروزش فقط به دیوار می نگرستیم و یک کارهایی مخمخه ی ذهنمان بوده و ... خیلی چیزهای مسخره تر از اینها و خیلی خیلی خیلی قشنگ هم در جمع هایمان می نشینیم و با حسی که انگار خدا را در آن لحظات همتایی هست، تعریف می نماییم.

نمی گویم خسته و کسل شده ام و می خواهم فرار کنم که عاشق شده ام؛ بلکه باید به شما بگویم که وقتی عاشق می شوی، دیگر هیچ چیز را متوجه نمی شوی؛ بد و خوب را متوجه نمی شوی؛ راست و چپت را متوجه نمی شوی؛ و می شوی یک آواره ی سر گردنه، یک در راه مانده، یک سیگاری، آن هم از نوع معتاد، یک بدبخت بیچاره ی بی کمک، یک منتظر یک حرف قشنگ، یک خیلی رو هوا ولو، یک ... . نمی دانم خوب خیلی خوب است و من هم امیدوارم عاشقی و حس عاشقی برایتان حتما اتفاق بیفتد در راه مانده های بالفطره ی دیوانه که آنقدر مرض دارید که می خواهید باز خودتان را مسخره تر و بدبخت تر هم بکنید! ایش اَه!
خوب اما داشتیم می گفتیم که عاشق همه چیز و همه کس و همه ی اشیاء و همه ی چیزهای گوگول طلا و زیبا و احیانا سسکی و شاید خیلی از آدم ها می شویم؛ اما چرا ؟ 
چرایش را واقعا نمی دانم و باید بگویم که هزار و یک دلیل پشت این مطلب است که ما گاهی دوست داریم یا عاشق بشویم یا همینطوری اش دیگر نمی دانم چرا و اینها؛ اما یک چیزی در قرآن هست که توجهم را به خود جلب کرد.
می گوید وقتی چیزها، و کس ها، و آدمیان را خدا بگیری، دیگر آن ها هستند که باید روز محشر تو را شفاعت کنند و آن ها را باید دستگیر روز قیامت هم بدانی. خوب بسم الله، آماده ای؟

آن مخلوق که هرچه باشد، خدا هم باشد؛ باز مخلوق است و خوب خیلی راحت همه را کف دستش می گذارد. این روزها من وقتی به این موضوع فکر می کنم، آرام تر می شوم. با خود می گویم در پس هر حکمی که خداوند به آن نطق فرموده؛ یک چیزی هست، یک ته و تویی دارد، یک مطلبی موجود است و این خیلی برایم زیبا و دلگرم کننده است. حالا یک چیزی بچه ها! من گفتم عاشقم و از خداشناسی برایتان سخنرانی درنوردیدم. حالا اگر قابل بدانید یک چیزکی (با لهجه ی جذاب یزدی بخوان فطرت!) می خواهم به تو یاد بدهم که حتما حتما انجام دهی.
هرروز از خداوند تشکر کن به خاطر داده هایش و عبارات تاکیدی مثبت را هم بنویس و هم بخوان؛ مثل اینکه چقدر زیبا هستم [و به مرور زمان خواسته هایت را بنویس؛ مثل اینکه "چقدر خدای مهربان دوست دارم دوچرخه ی خود را سوار شوم"] و ه مرور قطعا و حتما معجزه را خواهی دید!
بفرست واسه دوستت!

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

ببین وقتی یک حسی یک لحظه هایی بهت الهام می شه و سراغت می آد که کار کن، تلاش کن، زندگی کن ؛ یا به قول کره ای ها(!): "خوب بخور و مریض نشو" ، تو یک حسی بهت دست می ده که "آیا زندگی دقیقا همینه؟"؛ یعنی تو این لحظاتی که تو به شدت زنده ای و احساس زنده بودن می کنی، زندگی بهت یه هشدار می ده که آیا زندگی همینه؟ -و  من اصلا تحت تاثیر سریالای کره ای و اسماشون نیستم؛ ولی می خوام اسمشو بذارم "هشدار عشق"!- گویا هرجایی می ره -هر چه قدر هم مساعد و در جریان- حواسش به مردن و مرگ هست؛ یک لحظه هایی در عین زندگی هست که فکر مرگ هم می آد سراغت و من بعید می دونم این دقیقا همون اوج زندگی و حس بودن نباشه یا شایدم انقدررری حالت خوب و رو به راهه که فکر نبودن تو اون لحظات و ادامه پیدا نکردنش دیوونه ات می کنه. از یه طرفی هم این حس خیلی ادامه دار نیست و فقط در حد لحظاتی چند هست و من متحیرم که باید اون لحظات رو مثل پشه گرفت و دریافت یا اون لحظات برای دیوونه نشدن فقط بذاری بگذرن و حالشونو بکنن و زیادی متوجهشون نشی. داداشی نکته ی بعدی اینه که این لحظات افسردگی نیستندا(به قول نرگس کاشونی مون : نیستند وااااا) ؛ چون تو افسردگی نه بودنت رو در می یابی نه متوجه لحظه ی ملکوتی مرگت هستی!

پ.ن.

داداش تحت تاثیر ماه رمضون و تماشای پراکنده ی سریالای کره ای و به خصوص عاشقانه ام!

پ.ن. بعدی

خدا هست به خدا؛ ناامید نباش اصلا؛ اون یه درصد تاریکی رو هم رفع و رجوع کن از خودت... مبادا همون یه درصد بشه نقطه ی ناامن ناامیدی ات و بکشدت...
پ.ن. ی دیگه
چشمامونو عادت بدیم به دیدن نه ندیدن

 

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

به نام خدا

فیلم عرق سرد ساخته ی سهیل بیرقی در سال ۱۳۹۶ است و به روایت تنگناهای دختر قهرمان ورزشکاری می پردازد که شوهرش با خروج او از کشور و حضورش در رقابت های بین المللی مخالفت می کند. گفته می شد این فیلم که ادعای زیادی در نقد اجتماعی دارد، به طور خاص، از زندگی مجری ورزشی شبکه سه و همسر اولش-کاپتان سابق تیم ملی فوتبال بانوان- اقتباس شده است. خانم «اردلان» که به دلیل مخالفت همسرش نتوانست با تیم ملی فوتسال زنان ایران در مسابقات جام ملت های آسیای ۲۰۱۵ مالزی همکاری کند؛ از طریق دستگاه های ذی ربط و با پیگیری های فدراسیون فوتبال توانست تیم ملی را در مسابقات بعدی(گوآتمالا) همراهی کند. 

 
باران کوثری و امیرجدیدی در نمایی از فیلم عرق سرد
سرمربی تیم فوتسال زنان پیکان تهران بعدتر در گزارشی ارتباط خود با این فیلم را انکار و آن را سوءتفاهم عوامل فیلم دانست. در ادامه تکه ای از مصاحبه ی نیلوفر اردلان با جی پلاس درباره ی این موضوع را می خوانیم:
" «اگر جای کارگردان فیلم بودم از حواشی فیلم کاسته و صحنه های فوتبالی آن را بیشتر می کردم تا مردمم بیشتر فوتبال بانوان را ببینند. شاید این فیلم همانطور که به قانون خروج از کشور بانوان کمک کرد، می توانست به حضور زنان در ورزشگاه ها برای تماشای مسابقات فوتبال نیز کمک کند. ضمن اینکه این فیلم با ذهنیت نویسنده و کارگردان ساخته شده و ربطی به زندگی من ندارد و معتقدم شخصیت ها کاملا مجازی و از واقعیت به دور بوده اند. خدا را شکر پدر و مادر بالای سر من هستند و همیشه هم در رفاه و آسایش نسبی بوده ام و اینکه بخواهم آواره و سرگردان کوچه و خیابان ها شوم و یا اینکه زندگی ام را تحت سلطه یک روانشناس بگذارم؛ خیر، اینطور نیست و صحنه هایی که ساخته شده ربطی به زندگی من ندارد؛ چون هیچ مشورتی با من نشد. این فیلم کاملا تخیلی است. من در آن برهه برای بودن و ماندن در تیم ملی جنگیدم اما مقابل قانون نمی توانستم کاری انجام دهم. شخصیت امیر جدیدی را در فیلم پسندیدم. او عاشق همسرش است و برای نگه داشتن او به هر نحوی که قانون اجازه داده است، تلاش می کند و ایرادی نمی توان به این نقش گرفت. به نظرم جدیدی با دریافت سیمرغ بلورین برای این فیلم، مزد زحماتش را گرفت. بعد از اکران این فیلم متاسفانه هرکسی آن را دیده چنین برداشتی را داشته که از زندگی من ساخته شده و از این موضوع خیلی شاکی هستم و دستم هم به جایی بند نیست. امیدوارم برای اکران عمومی اتفاقاتی بیفتد که بیشتر از این برایم دردسرساز نشود» "./پایان پیام
 

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

He deals the cards as a meditation 

and those he plays never suspect

He doesn't play for the money he wins 

he don't play for respect

فاطمه فرشته موسیقی استینگ "شکل قلب من" رو خیلی دوست داره

فاطمه فرشته مهربونه

خوشگله

خیلی سعی کرده بزرگ بشه، بزرگ به نظر برسه.

جینگول خانم همیشه دوست داره بهترین باشه؛

شاید حتی تو این حالت وسواس گونه اش، به خودش زیادی سخت گرفته باشه، سوتی داده باشه، و گاهی هم خودش رو سرکوب کرده باشه.

من برای فاطمه فرشته خانم هرچیز باشه، احترام قائلم؛ و دوستش دارم 

مطمئنا آینده رو هم عالی برای خودش می سازه.

He deals the cards to find the answer 

a sacred geometry of chance 

A hidden law of a probable outcome

the numbers lead a dance


چقدر تصاویر زیبا دیدم؛ همین دیشب که رفتیم "عطرآلود" رو دیدیم

مصطفی زمانی و هدی زین العابدین زیبایی یک رابطه معنی دار رو بازی کردند.

قدر همو می دونستند

قدر درک متقابل رو؛ شاید همون کلیدواژه ی دوستداشتنیِ ارتباطات سازنده

خیلی لطیف ، ظریف، ، زیرپوستی؛ نقشِ عشق ، بچه، بارداری، زنانگی، انرژی مثبت، و شور زندگی در تمام تار و پود فیلم رو زندگی کردند و از همه اینها مهم تر نمایش تقدیر و همزمانی ها بود که عجیب اندر عجیب چیزها رو به هم می رسونه.

know that the spades are the swords of a soldier 

know that the clubs are weapons of war

know that diamonds mean money for this art

but that's not the shape of my heart

.....

...

..

.
#sting #shpe_of_my_heart #ارتباطات_سازنده #عطرآلود #عطر_آلود #زندگی #هدی_زین_العابدین #مصطفی_زمانی #جشنواره #جشنواره_فیلم_فجر #تئاتر_فجر #فاطمه_حامدی #فاطمه_فرشته_حامدی #گویندگی #نویسندگی #خوش_صدا

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

دوست داشتن خود

وقتی می رقصم
خودم رو دوست دارم 
لباس عوض می کنم
خوشگل می کنم
با بچه ها خوش می گذرونم

حالم واقعا خوب می شه
وقتی اهدافم رو محقق می کنم یا در مسیر رسیدن بهشون قدم بر می دارم

وقتی می نویسم

از خودم می نویسم؛ از خاطرات و تجربیاتم؛ حالم واقعا خوب می شه

وقتی خودم رو دوست دارم

حتی ظاهرم، خطم، صدام قشنگ تره

حتی عملکردم؛ بهتره

این اونقدری پیش می ره تا اینکه روزهای کمتری وجود داشته باشن که حالم توشون خوب نیست  و  این، می گذره و می گذره تا اینکه حتی ثانیه های کمتری وجود دارند که حال خوشم توشون کمتره.. .
LOVE YOU ALLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLL

BELIEVE MEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEEE

LLLLLOOOOOOOOOOOOOOLLLLLLLLLLsmiley

  • فاطمه حامدی
  • ۰
  • ۰

سلام عزیزان

ممکنه خیلی از ماها در اولین موقعیتی که آرزوهامون برآورده نمی شه و حالمون گرفته می شه تمام دنیا رو فحش بدیم و خدا رو انکار کنیم.

یکی از کسایی که به خدا خیلی فحش داده؛ اینجاست!

خدا خیلی خیلی بزرگتر از قدرت ماهاست.....خدا خیلی خیلی بزرگتر از این دنیا و تمام مسائل و چیزهای توشه.....کهکشان ها فوق العاده با عظمت هستند. باید به اونها فکر کنیم تا بتونیم از دغدغه های کوچیک دنیوی مون رها بشیم.

خدایا شکرتتتتتت

  • فاطمه حامدی